در دنیای طراحی دیجیتال، UI (رابط کاربری) و UX (تجربه کاربری) دو اصطلاح بسیار رایج هستند که اغلب به اشتباه به جای یکدیگر استفاده میشوند. با این حال، این دو مفهوم به رغم داشتن ارتباط نزدیک با یکدیگر، تفاوتهای بنیادینی دارند که هر کدام نقش خاص خود را در فرآیند طراحی ایفا میکنند.
در این مقاله، به بررسی تفاوتهای کلیدی میان این دو حوزه پرداخته میشود و نشان داده میشود که چگونه هرکدام به بهبود و ارتقاء تجربه کاربران کمک میکنند. درک این تفاوتها برای هر طراح، توسعهدهنده و کسبوکاری که به دنبال ایجاد محصولات موفق است، حیاتی است.
با وجود تفاوتهای بنیادی و اساسی (UX (User Experience و (UI (User Interface ، این دو دارای شباهتهایی نیز هستند که برای یک طراحی موفق باید به این موارد نیز توجه کرد.
اگر بارها تلاش کرده اید که تفاوت این دو مورد را تشخیض دهید و همیشه سر در گم شده اید،اگر کارفرما هستید یا مجری، فعال در زمینه دیجیتال مارکتینگ هستید یا صرفا علاقه مند، این بار تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
اولین تفاوت مهم!
ابتدا در همین شروع مقاله ،حتی قبل از آشنایی با ماهیت و کاردکرد دقیق UI و UX باید به این نکته مهم اشاره شود که این دو دوست گرامی اصلا در یک سطح نیستند! در واقع به گفته Hugo Raymond طراح سیستمها و بسیاری از فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ UI در اصل زیرمجموعهای از UX است.
بله! UI (رابط کاربری) زیرمجموعهای از UX (تجربه کاربری) محسوب میشود. UX طراحی تجربه کلی کاربر با یک محصول یا وبسایت یا اپلیکیشن را شامل میشود، از اولین تعامل تا آخرین مرحله، و همهچیز از قابلیت استفاده تا احساسات و بازخورد کاربر را در بر میگیرد.
در مقابل، UI بیشتر بر روی عناصر بصری و تعاملی متمرکز است، مانند طراحی دکمهها، رنگها، فونتها، و چیدمان صفحهها. به عبارت دیگر، UI بخشی از UX است که به جنبههای ظاهری و نحوه تعامل کاربران با سیستم یا محصول میپردازد.
برای مثال:
- UX تصمیم میگیرد که فرایند خرید آنلاین چگونه باید باشد تا کاربر به راحتی خرید کند.
- UI تضمین میکند که دکمههای “افزودن به سبد خرید” و “پرداخت” در جای مناسب، با طراحی جذاب و قابل دسترس قرار بگیرند.
در نتیجه، UI و UX مکمل یکدیگر هستند، اما UX گستردهتر است و UI یکی از اجزای اصلی آن است. خوب حالا که به این مورد اشاره شد و متوجه شدید با دو عنصر کاملا مجزا طرف هستیم ، به سراغ معرفی آنها میرویم. کم کم مبحث جذابتر و روشنتر می شود، نگران نباشید.
اولین اشتباه مهم:
آیا شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که تا اسم UX و UI به گوشتان میخورد سریع یاد وب سایت و اپلیکیشن و کلا فضای دیجیتال می افتید؟ اگر اینطور است قرار است به زودی نگاهتان تغییر کند.
تجربه کاربری (UX) به زبان ساده به این معناست که وقتی یک نفر از یک محصول یا خدمات استفاده میکند، چه احساسی دارد و چقدر راحت میتواند نیازش را برطرف کند. همه چیز از ساده بودن، سریع بودن، و لذتبخش بودن کار با محصول تا حل مشکلات کاربر به شیوهای مناسب در UX مطرح است.
مثال ساده UX در سوپر مارکت:
فرض کنید وارد یک سوپرمارکت میشوید:
- اگر قفسهها مرتب باشند و راحت بتوانید محصولات موردنیازتان را پیدا کنید (مانند بخش لبنیات، میوه، و نان)، این یعنی طراحی خوبی برای تجربه کاربری صورت گرفته است.
- اگر سیستمی برای صندوق ایجاد شود که مشتریان معطل نشوند و در صف نایستند، باز هم بهبود UX را نشان میدهد.
حالا UI در این سوپر مارکت چه کمکی به UX می کند؟
در سوپرمارکت، UI (رابط کاربری) به چیدمان بصری و فیزیکی کمک میکند که تجربه کلی کاربر (UX) بهبود یابد. UI شامل طراحی و نمایش واضح چیزهایی است که کاربران میبینند و با آن تعامل دارند، تا فرایند خرید آسانتر و لذتبخشتر شود.
مثال ساده UI در سوپر مارکت:
- طراحی قفسهها (UI):
- اگر قفسهها ترتیب و با برچسبها و لیبل ها و تابلو های واضح (مثل “محصولات لبنی”، “میوه و سبزیجات”) در اندازه و رنگ و محل مناسب طراحی شوند، مشتری به راحتی محصول موردنظرش را پیدا میکند.
کمک به UX: کاربران سردرگم نمیشوند و وقت کمتری برای جستجو صرف میکنند، که تجربهای مثبت برای آنها ایجاد میکند.
- اگر قفسهها ترتیب و با برچسبها و لیبل ها و تابلو های واضح (مثل “محصولات لبنی”، “میوه و سبزیجات”) در اندازه و رنگ و محل مناسب طراحی شوند، مشتری به راحتی محصول موردنظرش را پیدا میکند.
- رنگبندی و نورپردازی (UI):
- استفاده از رنگهای جذاب برای نشان دادن تخفیفها (مثلاً برچسب قرمز برای قیمت ویژه) و نور مناسب در بخشها باعث جلب توجه مشتری به محصولات میشود.
کمک به UX: حس راحتی و لذت بیشتری به کاربر میدهد و باعث میشود خرید خود را سریعتر و آسانتر انجام دهد.
- استفاده از رنگهای جذاب برای نشان دادن تخفیفها (مثلاً برچسب قرمز برای قیمت ویژه) و نور مناسب در بخشها باعث جلب توجه مشتری به محصولات میشود.
- طراحی صندوقها (UI):
- صندوقهای دارای چراغهای راهنما (مانند چراغ سبز برای فعال بودن صندوق) و تابلوهای شمارهگذاری شده، فرایند پرداخت را برای مشتری سادهتر میکند.
کمک به UX: کاربر از انتظار کشیدن بیدلیل جلوگیری میکند و تجربه مثبتتری از پایان خرید دارد.
- صندوقهای دارای چراغهای راهنما (مانند چراغ سبز برای فعال بودن صندوق) و تابلوهای شمارهگذاری شده، فرایند پرداخت را برای مشتری سادهتر میکند.
- دکور و نشانهگذاری (UI):
- وجود تابلوهای جهتنما مثل “ورودی” یا “بخش خروجی” به مشتری کمک میکند مسیر خود را پیدا کند.
کمک به UX: کاهش سردرگمی باعث میشود کاربر احساس راحتی کند و به سوپرمارکت شما وفادار بماند.
- وجود تابلوهای جهتنما مثل “ورودی” یا “بخش خروجی” به مشتری کمک میکند مسیر خود را پیدا کند.
- سبدهای خرید (UI):
- طراحی سبدهای سبک، قابل حمل و با جای کافی برای محصولات، کاربر را در جابجایی آسانتر کمک میکند.
کمک به UX: مشتری هنگام خرید احساس راحتی میکند و احتمالاً تمایل بیشتری برای خرید بیشتر پیدا میکند.
- طراحی سبدهای سبک، قابل حمل و با جای کافی برای محصولات، کاربر را در جابجایی آسانتر کمک میکند.
UX دقیقا چیست؟
حالا که با یک مثال ساده شروع کردیم ،شاید وقت آن رسیده که بحث را کمی تخصصی تر دنبال کنیم. با این تفاوت که حالا شما درک و شناختی نسبی نسبت به این دو واژه دارید و دیگر ترسناک به نظر نمی آیند.
تجربه کاربری (UX) به طراحی و بهینهسازی تمام جنبههای تعامل یک کاربر با محصول، سیستم یا خدمات میپردازد. این شامل هر چیزی میشود که بر درک، احساسات، و رفتار کاربر تأثیر میگذارد. هدف اصلی UX این است که تجربهای مؤثر، کارآمد، و لذتبخش برای کاربران فراهم کند.
تجربه کاربری شامل فرآیندهایی مانند تحقیق کاربری، معماری اطلاعات (IA)، طراحی تعامل (Interaction Design)، طراحی وایرفریم، آزمایش قابلیت استفاده (Usability Testing) و تکرار و بهبود محصول بر اساس دادهها،طراحی مسیر کاربر (User Flow)، قابلیت استفاده (Usability) میشود. هرکدام از این مراحل نقش کلیدی در ایجاد تجربهای موفق ایفا میکنند.
اگر با واژه هایی که در بالا استفاده شد آشنایی ندارید یا درک آنها برای شما سخت بود، پیشنهاد میکنیم شرح وظایف تک تک این کلمات را با ذکر یک مثال این بار در یک وب سایت فروشگاهی مطالعه کنید:
مثال UX در یک وبسایت فروشگاهی:
- تحقیق کاربری (User Research):
- تیم طراحی بررسی میکند که کاربران هدف چه نیازها و انتظاراتی دارند. برای مثال، آیا کاربران بیشتر به دنبال دستهبندی محصولات هستند یا ترجیح میدهند بر اساس تخفیف جستجو کنند؟
- معماری اطلاعات (Information Architecture):
- ساختار و سازماندهی محتوای سایت مشخص میشود. برای مثال، دستهبندی محصولات به گونهای طراحی میشود که کاربران بهراحتی بتوانند محصول موردنظر خود را پیدا کنند (مانند بخشبندی بر اساس نوع محصول، برند یا قیمت).
- طراحی تعامل (Interaction Design):
- طراحی نحوه تعامل کاربران با سیستم. برای مثال، وقتی کاربر روی دکمه “افزودن به سبد خرید” کلیک میکند، انیمیشن کوتاهی نشان داده شود که تأیید کند محصول اضافه شده است.
- وایرفریم و نمونههای اولیه:
- مدلهای اولیهای از صفحات طراحی میشوند که بدون جزئیات بصری، نشان میدهند محتوا و عناصر چگونه چیده خواهند شد. سپس این وایرفریمها به نمونههای تعاملی با جزئیات بیشتر تبدیل میشوند.(اگر متوجه نشدید تصویر نمونه ای از آن را کمی پایینتر بررسی کنید)
- آزمایش قابلیت استفاده:
- قبل از عرضه وبسایت، کاربران واقعی دعوت میشوند تا با سیستم کار کنند و مشکلاتی مانند پیچیدگی در فرآیند خرید یا گم شدن در منوها شناسایی شود.
- بهبود مستمر:
- پس از عرضه، دادههای تحلیلی (مانند زمان سپریشده در صفحه، نرخ ترک سبد خرید) و بازخورد کاربران جمعآوری میشود. سپس تیم طراحی، بهبودهای لازم را انجام میدهد. در واقع ایرادات را از جامعه هدف کوچ خود کشف و رفع می کند. این فرایند میتواند تا بی نهایت ادامه داشته باشد.
- طراحی مسیر کاربر (User Flow):
- طراحی میشود که کاربر چگونه از صفحه اصلی به محصول موردنظر برسد. مسیر باید کوتاه و بدون پیچیدگی باشد. مثلاً از صفحه اصلی → دستهبندی محصولات → انتخاب محصول → صفحه جزئیات محصول → افزودن به سبد خرید → پرداخت.
- قابلیت استفاده (Usability):
- آزمایش میشود که آیا کاربران میتوانند با کمترین تلاش محصول را پیدا کنند؟ مثلاً آیا فیلترهای جستجو (مانند قیمت، برند یا رنگ) بهدرستی کار میکنند؟
این تصویر نمونهای از یک وایرفریم ساده برای طراحی UX یک اپلیکیشن فروشگاهی است. در وایرفریمها، عناصر اصلی مانند هدر، کارتهای محصول، و نوار ناوبری نمایش داده میشوند تا ساختار و عملکرد اولیه مشخص شوند، بدون تمرکز بر جزئیات گرافیکی.
UI دقیقا چیست؟
UI به طراحی جنبههای بصری و تعاملی یک سیستم یا محصول اشاره دارد که کاربران با آن مواجه میشوند. هدف اصلی UI این است که استفاده از محصول، هم از نظر بصری جذاب و هم از نظر تعاملات کاربر ساده، قابل درک و موثر باشد. این طراحی شامل رنگها، تایپوگرافی، آیکونها،تابلوها، فضاها، دکمهها، چیدمان صفحات، و حتی انیمیشنها است.
در طراحی UI، سه اصل مهم مورد توجه قرار میگیرد:
- زیباییشناسی (Aesthetic Design): ظاهر محصول یا فضا باید جذاب و مطابق با برند باشد. مثلاً رنگها باید با هویت بصری برند هماهنگ باشد.
- تعاملپذیری (Interactivity): طراحی باید کاربران را به تعامل تشویق کند و این تعاملات باید ساده و روان باشند. مثلاً دکمهها باید بهوضوح قابل کلیک باشند و بازخورد مناسب (مثل تغییر رنگ) داشته باشند.
- قابلیت دسترسی (Accessibility): طراحی باید برای تمام کاربران، از جمله افرادی با نیازهای خاص (مانند افراد دارای اختلال بینایی)، قابل دسترس باشد. مثلاً استفاده از کنتراست مناسب در رنگها.
مثال تخصصی UI در یک وبسایت فروشگاهی:
فرض کنید همان فروشگاه اینترنتی بالا تکلیفش را با UX مشخص کرده ، حالا بخشی از نیازها و خواسته هایش را تحویل UI می دهد. این فروشگاه اینترنتی قرار است طراحی رابط کاربری خود را تکمیل کتد. موارد زیر بخشی از مسئولیتهای UI است:
- رنگبندی:
- انتخاب رنگهای مناسب که حس اعتماد و جذابیت را القا کند. برای مثال، استفاده از رنگ آبی برای امنیت در صفحات پرداخت و رنگ قرمز برای نمایش تخفیفها.
- دکمهها (Buttons):
- دکمههای CTA (مانند “افزودن به سبد خرید”) باید به وضوح از بقیه عناصر جدا شوند و با یک رنگ مشخص و فونت خوانا طراحی شوند.
- چیدمان (Layout):
- ترتیب منطقی و واضح اجزای صفحه: هدر با لوگو و جستجو در بالا، بخش محصولات در وسط، و نوار پایین برای دسترسی به بخشهای اصلی (مانند پروفایل، سبد خرید، و دستهبندیها).
- تایپوگرافی:
- انتخاب فونتی خوانا و با اندازه مناسب برای متنها، مثلاً استفاده از یک فونت ساده برای توضیحات محصولات و تاکید بر قیمت با یک فونت بزرگتر.
- تصاویر و آیکونها:
- استفاده از تصاویر باکیفیت از محصولات و آیکونهای واضح برای قسمتهایی مانند جستجو، فیلتر، یا دستهبندیها.
تفاوت UI و UX در این مثال:
- UI: تعیین رنگ دکمه “پرداخت”، انتخاب فونت متنها، و محل نمایش اطلاعات محصول.
- UX: اطمینان از اینکه فرآیند خرید برای کاربران راحت و سریع است، و نیازهای آنها در نظر گرفته شده است.
UI و UX با هم کار میکنند تا وبسایت جذاب و کاربرپسندی بسازند، اما UI بیشتر روی ظاهر و تعاملات تمرکز دارد و UX روی احساس کلی و تجربه کاربران.
ابزارهای استفادهشده:
- UX:
- ابزارهای تحقیق کاربری: Google Analytics، Hotjar.
- ابزارهای وایرفریم: Sketch، Adobe XD، Figma.
- ابزارهای تست قابلیت استفاده: Maze، UsabilityHub.
- UI:
- ابزارهای طراحی بصری: Adobe Photoshop، Adobe Illustrator، Figma.
- ابزارهای پروتوتایپ: InVision، Proto.io.
- و …
حالا که با تفاوتهای این دو مبحث به صورت کامل آشنا شدید ، بد نیست کمی هم از وجوه مشترک آنها بدانید. به هر حال هرچه نباشد این دو یار یکدیگرند.
شباهتها و نقاط مشترک UI و UX
- کاربر محور بودن: هر دو UI و UX به شدت بر نیازها، خواستهها و رفتار کاربران تمرکز دارند. هدف اصلی آنها ایجاد یک محصولی است که به طور شهودی قابل استفاده باشد و نیازهای کاربران را برآورده کند.
- بهبود تعامل: هم UI و هم UX به دنبال بهبود تعامل کاربران با محصول هستند. آنها تلاش میکنند تا تعامل با محصول را ساده، لذتبخش و موثر سازند.
- توجه به اهداف محصول: هر دو UI و UX با در نظر گرفتن اهداف کلی محصول طراحی میشوند. آنها به دنبال ایجاد یک تجربه کاربری هستند که به کاربران کمک کند تا به اهداف خود برسند.
- تست و بهبود مستمر: هم UI و هم UX فرآیندهای تکراری هستند که شامل تست مداوم و بهبود بر اساس بازخورد کاربران است.
- اهمیت یکپارچگی: UI و UX باید به صورت یکپارچه با هم کار کنند تا یک تجربه کاربری منسجم و هماهنگ ایجاد کنند.
- چگونه UI و UX با هم کار میکنند؟
- UX پایه و اساس UI است: طراحی UX به عنوان یک چارچوب کلی برای طراحی UI عمل میکند. تحقیقات UX نیازهای کاربران را شناسایی میکند و طراحان UI بر اساس این نیازها رابط کاربری را طراحی میکنند.
- UI تجربه UX را شکل میدهد: رابط کاربری (UI) اولین چیزی است که کاربران با آن مواجه میشوند و به طور مستقیم بر تجربه کلی آنها تأثیر میگذارد. یک UI خوب میتواند تجربه کاربری را بهبود بخشد، در حالی که یک UI ضعیف میتواند تجربه کاربری را خراب کند.
ثبت ديدگاه